حسین منحسین من، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره
بابا احمدبابا احمد، تا این لحظه: 40 سال و 2 ماه و 19 روز سن داره
مامان مریممامان مریم، تا این لحظه: 35 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره

حسین زیباترین لبخند خدا

29ماهگی پسرم

سلام میوه دلم ،زندگی مامان ، حسین جون خوش به حالت که برای خودت چه دنیایی داری ،میتونی با دوتا اسباب بازی یا یک خودکار ساعتها خودت را مشغول کنی بدون هیچ دغدغه ای ،عزیزم از این لحظات نهایت استفاده راببر که برگشت ناپذیرند . عشق من از صبح که بیدار میشی شروع به بازی کردن میکنی تا ظهر که یه کم میخوابی ودوباره بیدار که میشی همین جور در حال بازی وجست وخیزی ،یه لحظه هم آروم وقرار نداری ،شبها از طرز خوابیدنت معلومه که چقدر خسته ای ،هنوز هم تعزیه خوندن را دوست داری وتمام نسخه تعزیه علی اکبر را با اون زبون شیرینت میخونی با اینکه سی دی تعزیه را ازت پنهان کرده ایم ولی تو همچنان علاقه مندی . شبها موقع خواب که میشه ازم میخوای که برات قصه بگم...
17 دی 1393

28ماهگی پسرم

سلام دنیای مامان ببخشید که اینقدر دیر به دیر برات مطلب میگذارم چیکار کنم آخه تو اجازه نمیدی که به بعضی کارام برسم وابستگیت به من خیلی بیشتر شده یه لحظه که پیشت نباشم همش سراغم را میگیری .به قول بابایی که میگه این حسین اگه چند روز من را نبینه چیزیش نمیشه ولی خدانکنه تو نباشی که دیگه بیا وببین ولی مامانی من دوست ندارم وابسته باشی ولی خوب به مرور زمان خوب میشی. از شیرین زبونیات هرچی بگم کم گفتم ماشاالله دیگه نمیشه برات بنویسم این روزها بیشتر جمله میگه یه جوری هم حرف میزنی که آدم دلش میخواد بخوردت.از اتفاقات این ماهت هم اینکه خاله لیلا جنسیت نی نیش مشخص شد ومیخواد برای داداش مهدی یه آجی بیاره تو از همین الان اسمش رایاد گرفته ای وهمش میگی ه...
17 دی 1393
1